کد مطلب: 9208 تعداد بازدید: ۴۹۴

ولادت‏ باسعادت حضرت‏ امام جعفر صادق عليه السّلام

دوشنبه ۳۰ دى ۱۳۹۲
ولادت با سعادت حضرت امام جعفر صادق عليه السّلام در روز دوشنبه هفدهم ماه ربيع الأوّل‏ «1» سنه هشتاد و سه‏ «2» واقع شده كه موافق است با روز ولادت حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم، و آن روزى است شريف، عظيم البركة كه پيوسته صالحين از آل محمّد عليهم السّلام از قديم الايّام بزرگ مى‏شمردند آن روز را و مراعات مى‏كردند حرمت آن را، و در روزه‏اش فضل كبير و ثواب عظيم وارد شده و مستحبّ است در آن روز صدقه و زيارت مشاهد مشرّفه و به جا آوردن خيرات و مسرور نمودن اهل ايمان.

 ولادت‏ باسعادت حضرت‏ امام جعفر صادق عليه السّلام
ولادت با سعادت حضرت امام جعفر صادق عليه السّلام در روز دوشنبه هفدهم ماه ربيع الأوّل‏ «1» سنه هشتاد و سه‏ «2» واقع شده كه موافق است با روز ولادت حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم، و آن روزى است شريف، عظيم البركة كه پيوسته صالحين از آل محمّد عليهم السّلام از قديم الايّام بزرگ مى‏شمردند آن روز را و مراعات مى‏كردند حرمت آن را، و در روزه‏اش فضل كبير و ثواب عظيم وارد شده و مستحبّ است در آن روز صدقه و زيارت مشاهد مشرّفه و به جا آوردن خيرات و مسرور نمودن اهل ايمان.
 نام آن حضرت‏
اسم مبارك آن حضرت «جعفر» بود. و كنيت شريفش «ابو عبد اللّه» و القاب آن حضرت «صابر»، «فاضل»، «طاهر» و «صادق» بود. و مشهورترين القاب آن جناب «صادق» است. «3»
ابن بابويه و قطب راوندى روايت كرده‏اند كه: از حضرت امام زين العابدين عليه السّلام پرسيدند كه امام بعد از تو كيست؟
فرمود: محمّد باقر كه علم را مى‏شكافد شكافتنى.
______________________________
 (1) مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 279؛ روضة الواعظين، ص 253؛ الدروس، ص 154؛ كشف الغمه، ج 2، ص 55 و 187.
 (2) الكافى، ج 1، ص 472؛ التهذيب، ج 6، ص 78؛ الارشاد مفيد، ج 2، ص 179؛ فرق الشيعة، ص 78.
 (3) نك: تذكرة الخواص، ص 341؛ نور الانوار، ص 160؛ كشف الغمّه، ج 2، ص 155.
پرسيدند كه: بعد از او امام كه خواهد بود؟
فرمود: جعفر كه نام او نزد اهل آسمان‏ها صادق است.
گفتند: چرا به خصوص او را صادق مى‏نامند و حال آن كه همه شماها صادق و راستگوييد؟
فرمود كه: خبر داد مرا پدرم از پدرش رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كه آن حضرت فرمود:
چون متولّد شود فرزند من جعفر بن محمّد بن علىّ بن الحسين عليهم السّلام او را صادق ناميد، زيرا كه پنجم از فرزندان او جعفر نام خواهد داشت و دعوى امامت خواهد كرد به دروغ از روى افتراء، و او نزد خدا جعفر كذّاب افتراكننده بر خدا است، پس حضرت امام زين العابدين عليه السّلام گريست و فرمود كه: گويا مى‏بينم جعفر كذّاب را كه برانگيخته است خليفه جور زمان خود را بر تفتيش و تفحّص امام پنهان (يعنى صاحب الزّمان صلوات اللّه عليه). «1»
و در شمايل حضرت صادق عليه السّلام گفته‏اند كه آن حضرت ميانه بالا و افروخته رو و سفيد بدن و كشيده بينى و موهاى او سياه و مجعّد بود و بر جدّ رويش خال سياهى بود.
و به روايت حضرت امام رضا عليه السّلام نقش نگين آن حضرت: «اللّه وليّى، و [هو] عصمتى من خلقه» «2» و به روايت ديگر: «اللّه خالق كلّ شى‏ء» «3» و به روايت معتبر ديگر: «انت ثقتى فاعصمنى من النّاس»، و به روايت ديگر: «ما شاء اللّه، لا قوّة الّا باللّه، استغفر اللّه» «4» بوده، و غير از اين‏ها نيز نقل شده.
 [مادر آن حضرت‏]
والده ماجده آن حضرت، نجيبه جليله مكرّمه عليا، جناب فاطمة مسمّاة به‏
______________________________
 (1) الخرائج، ج 1، ص 268؛ بحار الأنوار، ج 46، ص 230، علل الشرائع، ص 234، دلائل الامامة، ص 112.
 (2) نك: عيون اخبار الرضا عليه السّلام، ج 2، ص 55- 56؛ امالى شيخ صدوق؛ بحار الأنوار، ج 47، ص 8 و ج 11، ص 62- 3؛ الكافى، ج 6، ص 476.
 (3) التتمة، ص 100؛ الكافى، ج 6، ص 473؛ بحار الأنوار، ج 47، ص 10.
 (4) اخبار الدول، ج 1، ص 334؛ الفصول المهمة، ص 209؛ نور الابصار، ص 145؛ بحار الأنوار، ج 47، 10.
امّ فروة بنت قاسم بن محمّد بن ابى بكر است‏ «1» كه حضرت صادق عليه السّلام در حقّ او فرموده:
كانت امّى ممّن آمنت و اتّقت و احسنت و اللّه يحبّ المحسنين. «2»
يعنى: مادرم از جمله زنانى بود كه ايمان آورد و تقوى و پرهيزكارى را اختيار كرد و احسان و نيكوكارى نمود و خدا دوست دارد نيكوكاران را.
همانا حضرت صادق عليه السّلام در اين كلمه موجزه وصف كرده آن مخدّره را به تمام اوصاف شريفه، همان طور كه حضرت امير المؤمنين عليه السّلام در جواب همّام بن عباده كه سؤال كرد از آن حضرت كه وصف كند براى او متّقين را اكتفا كرد به كلمه:
اتّق اللّه و احسن، فانّ اللّه مع الّذين اتّقوا و الّذين هم محسنون. «3»
چه آن كه علما در شرح آن گفته‏اند كه گويا مراد از «تقوى» اجتناب كردن است از آنچه خداى تعالى نهى فرموده و «احسان» به جاى آوردن هر چيزى است كه حقّ تعالى به آن امر فرموده، پس اين كلمه جامع است صفات متّقين و فضايل ايشان را.
و شيخ جليل علىّ بن الحسين مسعودى در اثبات الوصيّة فرموده كه: امّ فروة از تمامى زنان زمان خود تقوايش زيادتر بود، و روايت كرده از حضرت امام زين العابدين عليه السّلام احاديثى كه از جمله آن‏ها است قول آن حضرت به او كه اى امّ فروة! من دعا مى‏كنم براى گناهكاران شيعيان ما در روز و شب صد نوبت، (يعنى استغفار و طلب آمرزش مى‏كنم برايشان) زيرا كه ما صبر مى‏كنيم بر چيزى كه مى‏دانيم و ايشان صبر مى‏كنند بر چيزى كه نمى‏دانند. «4»
مؤلّف گويد كه: امّ فروة چندان مجلّله و مكرّمه بود كه به سبب آن از حضرت‏
______________________________
 (1) نك: الكافى، ج 1، ص 469؛ بحار الأنوار، ج 46، ص 366 به نقل از الكافى.
 (2) الكافى، ج 1، ص 393.
 (3) نهج البلاغه، خطبه 193.
 (4) اثبات الوصية، ص 154.
صادق عليه السّلام گاهى به «ابن المكرّمه» تعبير كردند.
و روايت شده از عبد الأعلى كه گفت: ديدم امّ فروة را كه پوشيده بود كسايى و طواف كعبه مى‏كرد متنكّرة كه كسى او را نشناسد، پس استلام كرد حجر الأسود را به دست چپ، مردى در آنجا با وى گفت: يا امّة اللّه! قد اخطأت السّنّة! اى كنيز خدا! خطا كردى در سنّت و آداب كه با دست چپ استلام كردى.
امّ فروة فرمود: انّا لأغنياء من علمك، يعنى: نمى‏خواهد چيزى ياد ما دهى همانا ما از علم شما بى‏نيازيم. «1»
فقير گويد: ظاهرا آن مرد از فقهاى عامّه بوده، و چگونه غنى و بى‏نياز نباشد از فقه عامّه زنى كه شوهرش باقر علوم اوّلين و آخرين باشد، و پدر شوهرش حضرت امام زين العابدين عليه السّلام، و فرزندش ينبوع علم و معدن حكمت و يقين جعفر بن محمّد الصادق الأمين- صلوات اللّه عليهم اجمعين- باشد، و پدرش‏ «2» از ثقات و معتمدان علىّ بن الحسين عليه السّلام‏ «3» و يكى از فقهاى سبعه مدينه باشد در حجر علم تربيت شده و در بيت فقه نشو و نما كرده.
و امّ فروة را خواهرى است معروفه به امّ حكيم، «4» زوجه اسحاق عريضى ابن عبد اللّه بن جعفر بن ابى طالب- رضى اللّه عنهم اجمعين-، والده قاسم بن اسحاق كه مردى جليل و امير يمن بوده، و او پدر داود بن القاسم است كه معروف است به ابو هاشم جعفرى بغدادى و بيايد ذكرش در اصحاب حضرت هادى عليه السّلام.
______________________________
 (1) بحار الأنوار، ج 46، ص 367.
 (2) درباره او نك: تهذيب التهذيب، ج 1، ص 331؛ تقريب التهذيب، ج 2، ص 120؛ تهذيب الكمال، ج 2، ص 1115؛ موسوعة رجال الكتب التسعة، ج 3، ص 261.
 (3) الكافى، ج 1، ص 119؛ معجم رجال الحديث، ج 14، ص 45- 46.
 (4) درباره او نك: رياحين الشريعه، ج 3، ص 376؛ تراجم اعلام النساء، ج 1، ص 259
.
برگرفته از کتاب :منتهى الآمال، شيخ عباس قمى ،ج‏2،ص1336الی1339