کد مطلب: 11396
تعداد بازدید: ۱۵۲۵
شاخصههای یک خانواده موفق
یکشنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۴۴:۱۵گفتگویی متفاوت با حجت الاشلام تراشیون
یک خانواده موفق در نگاه دینی و سبک زندگی اسلامی چه جایگاهی دارد؟
شاخصههای یک خانواده موفق
سرویس علمی وفرهنگی خبرگزاری حوزه در گفت وگو با حجتالاسلام و المسلمین سید علیرضا تراشیون، سیره زندگی در قرآن و آموزه های دین را بررسی کرده است .
یک خانواده موفق در نگاه دینی و سبک زندگی اسلامی چه جایگاهی دارد؟
اگر بخواهیم با نگاهی دقیق یک خانواده موفق را ترسیم کنیم، شاید شاخصههای متعددی را بتوان برای خانواده موفق بیان کرد، در آیه 21 سوره روم سه شاخصه خانواده و زندگی موفق را بیان کرده است «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُون» آرامش، مودت، رحمت، سه شاخصه خانواده موفق از نگاه قرآن است و به عبارتی این ویژگیهای سهگانه نماد خانواده قرآنی است.
از نگاه روایات، خانواده موفق چگونه تبیین شده و به چه صفات و خصوصیاتی برای مردان و زنان موفق بیان گردیده است؟
در روایات پیامبر و اهلبیت(ع) در تبیین خانواده موفق به نکات مهمی اشاره شده وخانوادهای را موفق میدانند که زن و مرد هر کدام در جایگاه خود و زن نقشآفرینی داشته باشند.
*صفات مرد موفق در روایات
مهربانی مرد نسبت به خانواده:
«قَالَ رسولالله ص أَحْسَنُ النَّاسِ إِيمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً وَ أَلْطَفُهُمْ بِأَهْلِهِ وَ أَنَا أَلْطَفُكُمْ بِأَهْلِي؛وسائل الشيعة، ج12، ص: 153» مرد باید مهربانترین افراد نسبت به خانواده اش باشد، احسنهم خلقاً یعنی اینکه مرد خوشخلق باشد، در روایتی داریم حسن معاشرت داشته باشد، در روایت دیگری شاخصه مرد موفق گشاده دستی مرد بیانشده است، در جای دیگری غیرت دینی بیانشده و در جای دیگری پاک دستی و پاکدامنی از شاخصههایی است که ائمه اطهار(ع) برای مرد موفق بیان میکنند.
* خصوصیات زن موفق
در مقابل شاخصههایی نیز برای زن موفق بیانشده است، در روایتی سه ویژگی برای یک زن موفق بیان میفرماید:
الف) زن باید اهل مهرورزی و عشق به همسرش باشند
ب) دلسوز نسبت به همسرش باشد.
ج) اهل محبت کردن به همسر باشد.
اگر بخواهیم در مورد عشقورزی نکتهای را بگوییم این است که عاشق بدیها را نمیبیند، یکی از ویژگیهای عشق های قبل از ازدواج این است که طرفین عیوب یکدیگر را نمیبینند و فقط خوبیهای او را میبینند، وقتی عشق ایجاد شود و کمتر بدی طرف مقابل دیده شد مرحله بعدی، یعنی مرحله محبت و ابراز عاطفی است آغاز میشود.
د) زن خوب باید بر بدخلقی همسر صبور باشد و غیرت پذیری داشته باشد.
وقتی تاکید آموزههای دینی بر شاخصههای زن و مرد شایسته به صورت تجربی و علمی مورد بررسی قرار میدهیم، خواهیم دید هر وقت زن و مرد هر کدام در جایگاه خود قرار میگیرند، بنیانهای خانواده محکمتر میشود و شاید یکی از آسیبهایی که امروزه خانواده ما را تهدید میکند این است که زن و مرد، نقش خود را در خانواده ایفا نمیکند و گاهی جابجایی نقش یا حذف نقش صورت میگیرد.
متاسفانه امروز وقتی به نمونههای بیرونی خانواده نگاه میکنیم، میبینیم مردان نقش عابر بانک را بازی میکنند و باید پولی کسب کند و آن را هزینه مایحتاج خانواده نمایند، یا زن در خانه نقش یک نیروی خدماتی را ایفا میکند، البته اینها بد نیست، اما جزئی از زندگی هستند، نه تمام زندگی، آن چیزی که امروز نیاز داریم این است که؛ نقش مردان فراتر از کسب درآمد است و نقش زن هم فراتر از خانهداری یا کار در بیرون است یعنی به این ملاکهایی که آموزههای اسلامی برای جایگاه زن و مرد برشمرده اهمیت داده شود تا به تدریج زندگیها به سمت و سوی اسلامی حرکت کند، چون اگر به آن سمت نرویم نگرانیهایی که در کلام مقام معظم رهبری و دیگر شخصیت های بزرگ علمی میبینیم، آرامآرام اتفاق میافتد و آمارهای طلاق افزایش مییابد و متاسفانه طلاق عاطفی در خانوادهها همآکنون رو به افزایش است .
*اسلام چه الگویی برای خانواده موفق اسلامی معرفی میکند؟
قطعاً بهترین الگو برای جامعه اسلامی ما، خانواده امیرالمؤمنین و حضرت زهرا علیهما السلام است یعنی وقتی یک خانواده موفق را مورد بررسی قرار میدهیم، میبینیم آن خانواده موفقیت های درونی و بیرونی دارد که در تربیت نسل، کاملاً موثر هستند.
خانوادهای که در مدل اسلامی پیش میرود، سه مرحله آرامش؛ مودت و رحمت را دارد، لذا خانواده در این الگو، محلی برای بندگی خدا میشود؛ وقتی از امیرالمؤمنین سؤال میکنند، زهرای مرضیه را چگونه یافتی؟ میفرمایند؛ بهترین یاریدهنده در بندگی خدا. یا میفرمایند؛ وقتی وارد منزل میشدم و نگاهم به زهرای مرضیه میافتاد تمام سختیهای زندگی را فراموش میکردم، به آرامش میرسیدم و این آرامش منجر به بندگی خدا می شود.
دومین نکتهای که در خانواده بر اساس سبک زندگی اسلامی اتفاق میافتد، تربیت نسلهای شایسته است، در تربیت دینی ما میگویند؛ وقتی میخواهید همسری اختیار کنید به دنبال کسی باشید که بتواند مادر خوبی برای فرزندان شما باشد، اگر فضای یک زندگی آکنده از آموزههای اسلامی شدزمینهساز فراهم آمدن خانواده سالمی است که سلولهای جامعه را تشکیل میدهد و راهآورد جامعه سالم است.
چگونه مفاهیم دینی را در خانواده نهادینه کنیم؟
در بحث نهادینه کردن مفاهیم دینی باید به پنج عامل اساسی توجه کنیم:
الف) اولین نکته لقمه حلال است، چون لقمه حلال
ظرف پذیرش را آماده میکند، حضرت اباعبدالله الحسین(ع) وقتی در برابر سپاه عمر سعد قرار گرفت و خود و خانواده شریفشان را معرفی کردند، آنها هلهله میکردند، حضرت فرمودند: «فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُكُمْ مِنَ الْحَرَامِ وَ طُبِعَ عَلَى قُلُوبِكُم؛بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج45، ص: 8» اینها شکمهایشان از حرام پر شده است و دیگر حق را نمیپذیرند.
ب) دومین نکته این است که روزی نورانی باشد و این نقش ممتاز مادران را میطلبد.
مادری که با وضو لقمه را آماده میکند و با ذکر خداوند؛ فضای خانه را آکنده میکند نورانیت و زمینه و بستری را فراهم میآورد تا آموزههای دینی به صورت عمیق تری در وجود فرزندان قرار بگیرد، این را ما در سیره بزرگان می بنیم، وقتی از مادر شیخ انصاری سؤال میشود چگونه فرزندت اینگونه شد؟ پاسخ میدهد که شیر بدون وضو به او ندادم، یعنی ظرف تربیتی او را آماده کردم، اینکه میگوییم لقمه طیب و نورانی، یعنی همین پدری که علاوه بر اینکه روزی حلال تهیه میکند، روزی را با وضو فراهم میکند و مادری که وقتی در منزل، لقمه فرزندانش را آماده میکند، گوشش آلوده به شنیدن موسیقی و گناهانی مانند غیبت نمیشود، او ظرف تربیت فرزندش را بهتر مهیا میکند.
ج) سومین نکته در تربیت فرزند این است که؛ فرزندان بر اساس آنچه میبینند تربیت میشوند لذا الگوی عملی بسیار مهم است و مهمترین نقش را پدر و مادر، خصوصاً مادر دارد، چون بیشترین زمان را مادر با فرزند سپری میکند آن هم مادری که توجه به آموزهها و رفتارها و امور معنوی دارد، طبعاً فرزندش از او نقش میپذیرد لذا کارشناسان میگویند 67% یادگیری انسانها از طریق دیدن شکل میگیرد و لذا در آموزههای دینی هم داریم «کُونُوا دُعاةَ النّاسِ إلَی الْخَیْرِ بِغَیْرِ ألْسِنَتِکُم، لِیَرَوا مِنْکُمُ الإجْتِهَادَ وَالصِّدْقَ وَالْوَرعَ» ؛ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج67، ص: 303».مردم را با چیزی غیر زبان خود به حق دعوت کنید.
د) چهارمین نکته این است که کودکان بر اساس آنچه که میشنوند تربیت میشوند، بچهای که به دنیا میآید در گوش او اذان و اقامه بگویید، یعنی از همان اول به او بگویید، آمدهای تا بندگی کنی، یا جملات زیبا و نورانی را میشنود، مثل کلام خدا؛ مثل دعا؛ مثل ارتباط کلامی خوب والدین با همدیگر این کودک در مسیر تربیت قرار میگیرد.
ه) پنجمین نکتهای که زمینهساز تربیت است این است که بچهها بر اساس آنچه که میگویند، تربیت میشوند، و این مطلب در سیره تربیتی اهلبیت(ع) قابلمشاهده هست. امام باقر علیهالسلام فرمودند: وقتی فرزندانتان به سن سه سالگی رسیدند به آنها بگویید؛ هفت بار لا اله الا الله بگویند؛ سه سال و هفت ماه و بیست روز که شدند به آنها بگویید؛ هفت بار محمد رسولالله بگویند و به چهار سالگی که رسیدند، به آنها بگویید هفت بار صلیالله علیمحمد و آله بگویند. دائم به ما میگویند، اینها را به بچهها بگویید و به آنها القا کنید.
دومین عامل مؤثر در تربیت کودکان ،دوستان، سوم رسانه، چهارم محیط های آموزشی و پنجم محله زندگی است، هر چه این عوامل پاک تر باشند فرزندان ما هم پاک تر میشوند.
هماکنون که رسانه با جذابیت های فراوان، تأثیر زیادی بر تربیت فرزندان و خانوادهها دارد والدین چگونه این مشکل را مدیریت کنند؟
اولاً: پدران و مادران نباید مسئولیت تربیت فرزندان را به هیچ کس دیگری بسپارند.
رسانه ، مدرسه و نه حتی مساجد به تنهایی مسئولیت تربیت را بر عهده ندارند، اینها عوامل مؤثر در تربیت هستند، مسئولیت بر دوش والدین است ، در نظام تربیت اسلامی آن چیزی که بر عهده پدر و مادر قرار دادهشده این است که، مسئول تربیت فرزندان هستند، این را اگر بدانیم بخشی از مشکل حل میشود یعنی بدانیم باید بچههایمان را تربیت کنیم و نباید آنها را برای تربیت به جاهای دیگر بسپاریم، نکته دیگر اینکه بدانیم، چه حد از رسانه را بچهها مجاز هستند، ببینند و با چه ویژگیهای؟ کارشناسان معتقدند بچهها تا 18 سالگی حداکثر دو ساعت مجاز هستند، از برنامههای رسانه استفاده کنند، دلیل این مسئله این است که زیاد نگاه کردن به رسانه هر چند مفید باشد، روی هوش و تغذیه و تربیت بچهها و دیگر موارد اثر میگذارد، ثانیا؛ باید زمان تماشای رسانه را برای فرزندانمان مشخص کنیم چه برنامههایی را ببینند؟ برنامههایی که متناسب باسن و جنسیت آنها باشد، بدآموزی و پرخاشگری بیش از اندازه نداشته باشد و اینکه برنامههایی را به تماشا بنشینند که جنبههای یادگیری زندگی را برای آنها داشته باشد، برخی برنامهها به یادگیری و مهارتآموزی کودکان و روحیه اعتماد به نفس بچهها کمک میکند، فرزندان ما با رعایت این شاخصه تماشاگر برنامههای تلوزیونی باشند.
والدین چه گونه ناخودآگاه بچهها را مدیریت کنند؟
باید برنامه داشته باشیم و برنامههای جایگزین در هر سنی، برنامههای خاصی است، مثلاً در هفت سال اول محوریت گروه سنی بچهها بر بازی است و میبایست زمینه بازی و فعالیت های بدنی را در بچهها زیاد کنیم.
در هفت سال دوم، محوریت به یادگیری است. بخشی از فضای زندگی بچهها را با مطالعه و بخشی را با دروس مدرسه پر کنیم، نکته اصلی این است که ما نمیتوانیم خودمان به تماشای رسانه مشغول باشیم و به بچهها بگوییم؛ شما نبینید، ما هم باید با فرزندانمان را همراهی کنیم، مقام معظم رهبری این تعبیر را داشتند وقتی بچهها همه در منزل بودند یک زمانهای خاصی همه اهل خانه مطالعه میکردند، لذا باید این فضا را در منزل ایجاد کنیم نه اینکه پدر تلویزیون ببیند و مادر در آشپزخانه باشد و به فرزندمان بگوییم مطالعه کند، فضای مطالعه را عمومی کنیم.
در هفت سال سوم بچهها وزیرند و وزارت به معنای سپردن مسئولیت به آنهاست، شما در کابینه ریاست جمهوری میبینید که وزرا حضور دارند و به هر کدام بخشی از کارها محول شده است بچه که به هفت سال سوم عمر خود میرسد، باید مسئولیتهایی از امور منزل در حد توان و مسئولیتهایی که دارند واگذار شود.
*با توجه به اینکه برخی خانوادهها درغربت و دور از خانواده هستند و ممکن است در تربیت فرزندان خود با مشکلاتی چون منزوی بودن فرزندان مواجه شوند، چه راهحلی پیشنهاد میکنید؟
کسانی که در شهرهای غیربومی زندگی میکند و اقوام در کنار آنها نیستند، باید برای خودشان دوستانی پیدا کند که با باورهای فرهنگی و اعتقادی آنها همخوانی دارند ارتباط گیری را با آنها شروع کنند، انسان ذاتاً موجودی اجتماعی است ، موجودی منزوی که بخواهد تنها و سلولی زندگی کند نیست، لذا مجازات هایی که برای انسانها در محاکم قضایی در نظر میگیرند این است که در سلول انفرادی قرار بگیرد، این مسئله با طبیعت انسان سازگار نیست که تنها باشد، به عنوان مجازات برای او در نظر گرفته میشود، انسان موجودی اجتماعی است و باید با اجتماع ارتباط برقرار کند لذا داشتن همبازی برای فرزندان از نان شب واجب تر است و باید دوستانی داشته باشند پدر و مادر بدانند تا خودشان اجتماعی نشوند و ارتباط گیری نکنند، نمیتوانند برای فرزندانش دوست پیدا کند نمیشود، که خودشان کنج خانه بنشینند و بگویند من برای فرزندم دوست پیدا کنم. نکته دیگر اینکه ما برای زندگی برنامهریزی داشته باشیم، خصوصاً اینکه در شهر مقدس قم فضاهای مختلفی برای بهرهگیری خانوادهها وجود دارد، فضاهای زیارتی و آموزشی ،فضاهای معنوی مثل کلاسهای اخلاق که با یک برنامهریزی مناسب اهل منزل و زن و شوهر بتوانند از این فیوضات استفاده کنند نکته چهارم این است که زمینهای را فراهم کنند اشتغالات همسران در محیط خانه زیاد شود خصوصاً اینکه یکی از شکل های مشغولیت، فرزند آوری است که محاسن زیادی دارد و خود این میتواند زمینهای را فراهم کند که مادر نقش یک مربی خوب را فراهم کند، در خانهای که سه یا چهار فرزند وجود داشته باشد مادر یک مربی است و این مربی بزرگترین مأموریت انسانی را که تربیت است بر عهدهدارد و خودبهخود زمینه این را فراهم میکند که فراغتها به حد اقل ممکن برسد.
گفتگو و تنظیم: حمید کرمی
سرویس علمی وفرهنگی خبرگزاری حوزه در گفت وگو با حجتالاسلام و المسلمین سید علیرضا تراشیون، سیره زندگی در قرآن و آموزه های دین را بررسی کرده است .
یک خانواده موفق در نگاه دینی و سبک زندگی اسلامی چه جایگاهی دارد؟
اگر بخواهیم با نگاهی دقیق یک خانواده موفق را ترسیم کنیم، شاید شاخصههای متعددی را بتوان برای خانواده موفق بیان کرد، در آیه 21 سوره روم سه شاخصه خانواده و زندگی موفق را بیان کرده است «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُون» آرامش، مودت، رحمت، سه شاخصه خانواده موفق از نگاه قرآن است و به عبارتی این ویژگیهای سهگانه نماد خانواده قرآنی است.
از نگاه روایات، خانواده موفق چگونه تبیین شده و به چه صفات و خصوصیاتی برای مردان و زنان موفق بیان گردیده است؟
در روایات پیامبر و اهلبیت(ع) در تبیین خانواده موفق به نکات مهمی اشاره شده وخانوادهای را موفق میدانند که زن و مرد هر کدام در جایگاه خود و زن نقشآفرینی داشته باشند.
*صفات مرد موفق در روایات
مهربانی مرد نسبت به خانواده:
«قَالَ رسولالله ص أَحْسَنُ النَّاسِ إِيمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً وَ أَلْطَفُهُمْ بِأَهْلِهِ وَ أَنَا أَلْطَفُكُمْ بِأَهْلِي؛وسائل الشيعة، ج12، ص: 153» مرد باید مهربانترین افراد نسبت به خانواده اش باشد، احسنهم خلقاً یعنی اینکه مرد خوشخلق باشد، در روایتی داریم حسن معاشرت داشته باشد، در روایت دیگری شاخصه مرد موفق گشاده دستی مرد بیانشده است، در جای دیگری غیرت دینی بیانشده و در جای دیگری پاک دستی و پاکدامنی از شاخصههایی است که ائمه اطهار(ع) برای مرد موفق بیان میکنند.
* خصوصیات زن موفق
در مقابل شاخصههایی نیز برای زن موفق بیانشده است، در روایتی سه ویژگی برای یک زن موفق بیان میفرماید:
الف) زن باید اهل مهرورزی و عشق به همسرش باشند
ب) دلسوز نسبت به همسرش باشد.
ج) اهل محبت کردن به همسر باشد.
اگر بخواهیم در مورد عشقورزی نکتهای را بگوییم این است که عاشق بدیها را نمیبیند، یکی از ویژگیهای عشق های قبل از ازدواج این است که طرفین عیوب یکدیگر را نمیبینند و فقط خوبیهای او را میبینند، وقتی عشق ایجاد شود و کمتر بدی طرف مقابل دیده شد مرحله بعدی، یعنی مرحله محبت و ابراز عاطفی است آغاز میشود.
د) زن خوب باید بر بدخلقی همسر صبور باشد و غیرت پذیری داشته باشد.
وقتی تاکید آموزههای دینی بر شاخصههای زن و مرد شایسته به صورت تجربی و علمی مورد بررسی قرار میدهیم، خواهیم دید هر وقت زن و مرد هر کدام در جایگاه خود قرار میگیرند، بنیانهای خانواده محکمتر میشود و شاید یکی از آسیبهایی که امروزه خانواده ما را تهدید میکند این است که زن و مرد، نقش خود را در خانواده ایفا نمیکند و گاهی جابجایی نقش یا حذف نقش صورت میگیرد.
متاسفانه امروز وقتی به نمونههای بیرونی خانواده نگاه میکنیم، میبینیم مردان نقش عابر بانک را بازی میکنند و باید پولی کسب کند و آن را هزینه مایحتاج خانواده نمایند، یا زن در خانه نقش یک نیروی خدماتی را ایفا میکند، البته اینها بد نیست، اما جزئی از زندگی هستند، نه تمام زندگی، آن چیزی که امروز نیاز داریم این است که؛ نقش مردان فراتر از کسب درآمد است و نقش زن هم فراتر از خانهداری یا کار در بیرون است یعنی به این ملاکهایی که آموزههای اسلامی برای جایگاه زن و مرد برشمرده اهمیت داده شود تا به تدریج زندگیها به سمت و سوی اسلامی حرکت کند، چون اگر به آن سمت نرویم نگرانیهایی که در کلام مقام معظم رهبری و دیگر شخصیت های بزرگ علمی میبینیم، آرامآرام اتفاق میافتد و آمارهای طلاق افزایش مییابد و متاسفانه طلاق عاطفی در خانوادهها همآکنون رو به افزایش است .
*اسلام چه الگویی برای خانواده موفق اسلامی معرفی میکند؟
قطعاً بهترین الگو برای جامعه اسلامی ما، خانواده امیرالمؤمنین و حضرت زهرا علیهما السلام است یعنی وقتی یک خانواده موفق را مورد بررسی قرار میدهیم، میبینیم آن خانواده موفقیت های درونی و بیرونی دارد که در تربیت نسل، کاملاً موثر هستند.
خانوادهای که در مدل اسلامی پیش میرود، سه مرحله آرامش؛ مودت و رحمت را دارد، لذا خانواده در این الگو، محلی برای بندگی خدا میشود؛ وقتی از امیرالمؤمنین سؤال میکنند، زهرای مرضیه را چگونه یافتی؟ میفرمایند؛ بهترین یاریدهنده در بندگی خدا. یا میفرمایند؛ وقتی وارد منزل میشدم و نگاهم به زهرای مرضیه میافتاد تمام سختیهای زندگی را فراموش میکردم، به آرامش میرسیدم و این آرامش منجر به بندگی خدا می شود.
دومین نکتهای که در خانواده بر اساس سبک زندگی اسلامی اتفاق میافتد، تربیت نسلهای شایسته است، در تربیت دینی ما میگویند؛ وقتی میخواهید همسری اختیار کنید به دنبال کسی باشید که بتواند مادر خوبی برای فرزندان شما باشد، اگر فضای یک زندگی آکنده از آموزههای اسلامی شدزمینهساز فراهم آمدن خانواده سالمی است که سلولهای جامعه را تشکیل میدهد و راهآورد جامعه سالم است.
چگونه مفاهیم دینی را در خانواده نهادینه کنیم؟
در بحث نهادینه کردن مفاهیم دینی باید به پنج عامل اساسی توجه کنیم:
الف) اولین نکته لقمه حلال است، چون لقمه حلال
ظرف پذیرش را آماده میکند، حضرت اباعبدالله الحسین(ع) وقتی در برابر سپاه عمر سعد قرار گرفت و خود و خانواده شریفشان را معرفی کردند، آنها هلهله میکردند، حضرت فرمودند: «فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُكُمْ مِنَ الْحَرَامِ وَ طُبِعَ عَلَى قُلُوبِكُم؛بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج45، ص: 8» اینها شکمهایشان از حرام پر شده است و دیگر حق را نمیپذیرند.
ب) دومین نکته این است که روزی نورانی باشد و این نقش ممتاز مادران را میطلبد.
مادری که با وضو لقمه را آماده میکند و با ذکر خداوند؛ فضای خانه را آکنده میکند نورانیت و زمینه و بستری را فراهم میآورد تا آموزههای دینی به صورت عمیق تری در وجود فرزندان قرار بگیرد، این را ما در سیره بزرگان می بنیم، وقتی از مادر شیخ انصاری سؤال میشود چگونه فرزندت اینگونه شد؟ پاسخ میدهد که شیر بدون وضو به او ندادم، یعنی ظرف تربیتی او را آماده کردم، اینکه میگوییم لقمه طیب و نورانی، یعنی همین پدری که علاوه بر اینکه روزی حلال تهیه میکند، روزی را با وضو فراهم میکند و مادری که وقتی در منزل، لقمه فرزندانش را آماده میکند، گوشش آلوده به شنیدن موسیقی و گناهانی مانند غیبت نمیشود، او ظرف تربیت فرزندش را بهتر مهیا میکند.
ج) سومین نکته در تربیت فرزند این است که؛ فرزندان بر اساس آنچه میبینند تربیت میشوند لذا الگوی عملی بسیار مهم است و مهمترین نقش را پدر و مادر، خصوصاً مادر دارد، چون بیشترین زمان را مادر با فرزند سپری میکند آن هم مادری که توجه به آموزهها و رفتارها و امور معنوی دارد، طبعاً فرزندش از او نقش میپذیرد لذا کارشناسان میگویند 67% یادگیری انسانها از طریق دیدن شکل میگیرد و لذا در آموزههای دینی هم داریم «کُونُوا دُعاةَ النّاسِ إلَی الْخَیْرِ بِغَیْرِ ألْسِنَتِکُم، لِیَرَوا مِنْکُمُ الإجْتِهَادَ وَالصِّدْقَ وَالْوَرعَ» ؛ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج67، ص: 303».مردم را با چیزی غیر زبان خود به حق دعوت کنید.
د) چهارمین نکته این است که کودکان بر اساس آنچه که میشنوند تربیت میشوند، بچهای که به دنیا میآید در گوش او اذان و اقامه بگویید، یعنی از همان اول به او بگویید، آمدهای تا بندگی کنی، یا جملات زیبا و نورانی را میشنود، مثل کلام خدا؛ مثل دعا؛ مثل ارتباط کلامی خوب والدین با همدیگر این کودک در مسیر تربیت قرار میگیرد.
ه) پنجمین نکتهای که زمینهساز تربیت است این است که بچهها بر اساس آنچه که میگویند، تربیت میشوند، و این مطلب در سیره تربیتی اهلبیت(ع) قابلمشاهده هست. امام باقر علیهالسلام فرمودند: وقتی فرزندانتان به سن سه سالگی رسیدند به آنها بگویید؛ هفت بار لا اله الا الله بگویند؛ سه سال و هفت ماه و بیست روز که شدند به آنها بگویید؛ هفت بار محمد رسولالله بگویند و به چهار سالگی که رسیدند، به آنها بگویید هفت بار صلیالله علیمحمد و آله بگویند. دائم به ما میگویند، اینها را به بچهها بگویید و به آنها القا کنید.
دومین عامل مؤثر در تربیت کودکان ،دوستان، سوم رسانه، چهارم محیط های آموزشی و پنجم محله زندگی است، هر چه این عوامل پاک تر باشند فرزندان ما هم پاک تر میشوند.
هماکنون که رسانه با جذابیت های فراوان، تأثیر زیادی بر تربیت فرزندان و خانوادهها دارد والدین چگونه این مشکل را مدیریت کنند؟
اولاً: پدران و مادران نباید مسئولیت تربیت فرزندان را به هیچ کس دیگری بسپارند.
رسانه ، مدرسه و نه حتی مساجد به تنهایی مسئولیت تربیت را بر عهده ندارند، اینها عوامل مؤثر در تربیت هستند، مسئولیت بر دوش والدین است ، در نظام تربیت اسلامی آن چیزی که بر عهده پدر و مادر قرار دادهشده این است که، مسئول تربیت فرزندان هستند، این را اگر بدانیم بخشی از مشکل حل میشود یعنی بدانیم باید بچههایمان را تربیت کنیم و نباید آنها را برای تربیت به جاهای دیگر بسپاریم، نکته دیگر اینکه بدانیم، چه حد از رسانه را بچهها مجاز هستند، ببینند و با چه ویژگیهای؟ کارشناسان معتقدند بچهها تا 18 سالگی حداکثر دو ساعت مجاز هستند، از برنامههای رسانه استفاده کنند، دلیل این مسئله این است که زیاد نگاه کردن به رسانه هر چند مفید باشد، روی هوش و تغذیه و تربیت بچهها و دیگر موارد اثر میگذارد، ثانیا؛ باید زمان تماشای رسانه را برای فرزندانمان مشخص کنیم چه برنامههایی را ببینند؟ برنامههایی که متناسب باسن و جنسیت آنها باشد، بدآموزی و پرخاشگری بیش از اندازه نداشته باشد و اینکه برنامههایی را به تماشا بنشینند که جنبههای یادگیری زندگی را برای آنها داشته باشد، برخی برنامهها به یادگیری و مهارتآموزی کودکان و روحیه اعتماد به نفس بچهها کمک میکند، فرزندان ما با رعایت این شاخصه تماشاگر برنامههای تلوزیونی باشند.
والدین چه گونه ناخودآگاه بچهها را مدیریت کنند؟
باید برنامه داشته باشیم و برنامههای جایگزین در هر سنی، برنامههای خاصی است، مثلاً در هفت سال اول محوریت گروه سنی بچهها بر بازی است و میبایست زمینه بازی و فعالیت های بدنی را در بچهها زیاد کنیم.
در هفت سال دوم، محوریت به یادگیری است. بخشی از فضای زندگی بچهها را با مطالعه و بخشی را با دروس مدرسه پر کنیم، نکته اصلی این است که ما نمیتوانیم خودمان به تماشای رسانه مشغول باشیم و به بچهها بگوییم؛ شما نبینید، ما هم باید با فرزندانمان را همراهی کنیم، مقام معظم رهبری این تعبیر را داشتند وقتی بچهها همه در منزل بودند یک زمانهای خاصی همه اهل خانه مطالعه میکردند، لذا باید این فضا را در منزل ایجاد کنیم نه اینکه پدر تلویزیون ببیند و مادر در آشپزخانه باشد و به فرزندمان بگوییم مطالعه کند، فضای مطالعه را عمومی کنیم.
در هفت سال سوم بچهها وزیرند و وزارت به معنای سپردن مسئولیت به آنهاست، شما در کابینه ریاست جمهوری میبینید که وزرا حضور دارند و به هر کدام بخشی از کارها محول شده است بچه که به هفت سال سوم عمر خود میرسد، باید مسئولیتهایی از امور منزل در حد توان و مسئولیتهایی که دارند واگذار شود.
*با توجه به اینکه برخی خانوادهها درغربت و دور از خانواده هستند و ممکن است در تربیت فرزندان خود با مشکلاتی چون منزوی بودن فرزندان مواجه شوند، چه راهحلی پیشنهاد میکنید؟
کسانی که در شهرهای غیربومی زندگی میکند و اقوام در کنار آنها نیستند، باید برای خودشان دوستانی پیدا کند که با باورهای فرهنگی و اعتقادی آنها همخوانی دارند ارتباط گیری را با آنها شروع کنند، انسان ذاتاً موجودی اجتماعی است ، موجودی منزوی که بخواهد تنها و سلولی زندگی کند نیست، لذا مجازات هایی که برای انسانها در محاکم قضایی در نظر میگیرند این است که در سلول انفرادی قرار بگیرد، این مسئله با طبیعت انسان سازگار نیست که تنها باشد، به عنوان مجازات برای او در نظر گرفته میشود، انسان موجودی اجتماعی است و باید با اجتماع ارتباط برقرار کند لذا داشتن همبازی برای فرزندان از نان شب واجب تر است و باید دوستانی داشته باشند پدر و مادر بدانند تا خودشان اجتماعی نشوند و ارتباط گیری نکنند، نمیتوانند برای فرزندانش دوست پیدا کند نمیشود، که خودشان کنج خانه بنشینند و بگویند من برای فرزندم دوست پیدا کنم. نکته دیگر اینکه ما برای زندگی برنامهریزی داشته باشیم، خصوصاً اینکه در شهر مقدس قم فضاهای مختلفی برای بهرهگیری خانوادهها وجود دارد، فضاهای زیارتی و آموزشی ،فضاهای معنوی مثل کلاسهای اخلاق که با یک برنامهریزی مناسب اهل منزل و زن و شوهر بتوانند از این فیوضات استفاده کنند نکته چهارم این است که زمینهای را فراهم کنند اشتغالات همسران در محیط خانه زیاد شود خصوصاً اینکه یکی از شکل های مشغولیت، فرزند آوری است که محاسن زیادی دارد و خود این میتواند زمینهای را فراهم کند که مادر نقش یک مربی خوب را فراهم کند، در خانهای که سه یا چهار فرزند وجود داشته باشد مادر یک مربی است و این مربی بزرگترین مأموریت انسانی را که تربیت است بر عهدهدارد و خودبهخود زمینه این را فراهم میکند که فراغتها به حد اقل ممکن برسد.
گفتگو و تنظیم: حمید کرمی