کد مطلب: 12709
تعداد بازدید: ۷۱۱
آشنایی با مهارتهای 10گانه زندگی
دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۰۸:۲۱:۵۴مهارتهاي زندگي عبارت است از مجموعهاي از تواناييها كه زمينه سازگاري و رفتار مثبت و مفيد را فراهم ميآورند.
مهارتهاي زندگي چيست؟
يكي از راههاي پيشگيري از بروز مشكلات رواني و رفتاري ارتقاء ظرفيت روانشناختي افراد ميباشد كه از طريق آموزش مهارتهاي زندگي جامه عمل ميپوشد. مهارتهاي زندگي عبارت است از مجموعهاي از تواناييها كه زمينه سازگاري و رفتار مثبت و مفيد را فراهم ميآورند. پژوهشهاي متعدد و گستردهاي تأثير مثبت آموزش مهارت هاي زندگي را در كاهش سوء مصرف مواد ، پيشگيري از رفتارهاي خشونتآميز ، تقويت اتكا به نفس ، افزايش مهارت هاي مقابله با فشارها و استرسها ، برقراري روابط مثبت و مؤثر اجتماعي و ... نشان دادهاند.
نيازهاي زندگي امروز ، تغييرات سريع اجتماعي فرهنگي ، تغيير ساختار خانواده ، شبكه گسترده و پيچيده ارتباطات انساني و تنوع ، گستردگي و هجوم منابع اطلاعاتي انسان ها را با چالش ها ، استرسها و فشارهاي متعددي روبرو نموده است كه مقابله مؤثر با آن ها نيازمند توانمنديهاي رواني- اجتماعي مي باشد . فقدان مهارت ها و توانايي هاي عاطفي ، رواني و اجتماعي افراد را در مواجهه با مسائل و مشكلات آسيب پذير نموده و آنها را در معرض انواع اختلالات رواني ، اجتماعي و رفتاري قرار ميدهد .
پژوهشهاي بيشمار نشان دادهاند كه بسياري از مشكلات بهداشتي و اختلالات رواني عاطفي ريشه هاي رواني اجتماعي دارند از جمله پژوهش در زمينه سوء مصرف مواد نشان داده است كه سه عامل مهم با سوء مصرف مواد رابطه دارند كه عبارتند از عزت نفس ضعيف ، ناتواني در بيان احساسات و فقدان مهارتهاي ارتباطي ( مك دانالد و همكاران ، 1991) . همچنين زيمرمن و همكاران (1992) بين احساس خود كارآمدي شخصي و موفقيت تحصيلي همبستگي معنا داري يافتند . مطالعات زيادي دلالت بر آن دارند كه بين عزت نفس ضعيف و سوء مصرف الكل و دارو ( سينگ و مصطفي ، 1994) ، بزهكاري ( دوكزو لورج ،1989) ، بي بندوباري جنسي( كدي، 1992) و افكار خود كشي ( چوكت ، 1993) رابطه وجود دارد . بنابراين با توجه به مدارك و شواهد علمي و به منظور پيشگيري از بروز آسيبهاي اجتماعي مانند خودكشي ، اعتياد ، خشونت ، رفتارهاي بزهكارانه و اختلالات رواني لازم است به موضوع بهداشت رواني و اهميت آن توجه بيشتري شود .
از طرفي ماهيت مشكلات رواني اجتماعي به گونه اي است كه مقابله با آن در سطوح بعدي مداخله ( پيشگيري ثانويه و ثالث ) نه تنها هزينههاي قابل ملاحظهاي را از نظر نيروي انساني و مسايل مالي بر جوامع تحميل ميكند ، بلكه اثر بخشي و كارآمدي آن نيز بسيار محدود و حتي در مواردي ناچيز است . به عنوان مثال بررسيها نشان ميدهد كه وقتي يك شخص وابستگي دارويي ( اعتياد ) پيدا كرد ، در خوشبينانهترين حالت 20 الي 30 درصد موارد احتمال بهبود وجود خواهد داشت و حتي تحت اين شرايط نيز احتمال عود مجدد مشكل وجود خواهد داشت ( كاپلان و سادوك ، 1988؛ تايلور ،1995) .
اين واقعيات باعث شده كه صاحبنظران و متخصصان حيطه بهداشت رواني در جهان تمام كوشش و توجه خود را حول محور برنامههاي پيشگيري در سطح اول متمركز سازند . به همين منظور برنامههاي پيشگيري هم در سطح عام و با هدف كاهش و كنترل انواع آسيبهاي رواني – اجتماعي و هم در سطح خاص و در رابطه با كاهش و كنترل مشكلات خاص ( از قبيل وابستگي دارويي ؛ افسردگي ؛ و ...) در نقاط مختلف جهان طراحي و به مورد اجرا گذاشته شدهاست.
مهارتهاي زندگي شامل مجموعه اي از تواناييها هستند كه قدرت سازگاري و رفتار مثبت و كارآمد را افزايش ميدهند . در نتيجه شخص قادر ميشود بدون اين كه به خود يا ديگران صدمه بزند ، مسئوليتهاي مربوط به نقش اجتماعي خود را بپذيرد و با چالشها و مشكلات روزانه زندگي به شكل مؤثر روبهرو شود . محققان تأثير مثبت مهارتهاي زندگي را در كاهش سوء مصرف مواد ، استفاده از ظرفيت ها و توانمندي هاي هوشي و شناختي ، پيشگيري از رفتارهاي خشونتآميز ، افزايش خود اتكايي و اعتماد بنفس و ... مورد تأييد قرار دادهاند. به ويژه در كاهش سوء مصرف مواد بر نقش كليدي مهارتهاي زندگي تأكيد مي شود . هم چنين آموزش اين مهارت ها به عنوان يك روش عام پيشگيري از آسيب هاي فردي و اجتماعي مورد تأكيد بودهاست. در مطالعه اسميت (2004) نشان داده شد كه آموزش مهارت هاي زندگي بهطور قابل توجهي منجر به كاهش مصرف الكل و مواد مخدر در جوانان ميگردد. اسميت و گري (2005) نيز نشان دادند آموزش مهارت هاي زندگي اثر معنيداري بر توانائي هاي رهبري و مديريت در جوانان دارد. فرايند نقش مهارتهاي زندگي در ارتقاي بهداشت روان را به شكل زير ميتوان نشان داد :
يادگيري موفقيت آميز مهارتهاي زندگي ، احساس يادگيرنده را در مورد خود و ديگران تحت تأثير قرار مي دهد و علاوه بر اين كسب اين مهارتها نگرش ديگران را نيز در مورد فرد تغيير مي دهد . به همين خاطر كسب مهارت هاي زندگي هم شخص را تغيير مي دهد و هم محيط را ، و اين اصل دو سويه ، ارتقاي بهداشت روان را شتابي دوچندان مي بخشد .
موارد كاربرد مهارت هاي زندگي :
الف ) افزايش سلامت رواني و جسماني
1- تقويت اعتماد به خويشتن و احترام به خود
2- تجهيز اشخاص به ابزار و روشهاي مقابله با فشارهاي محيطي و رواني
3- كمك به تقويت و توسعه ارتباطات دوستانه ، مفيد و سالم
4- ارتقاي سطح رفتارهاي سالم و مفيد اجتماعي.
ب) پيشگيري از مشكلات رواني ، رفتاري و اجتماعي شامل پيشگيري از :
1- مصرف سيگار و سوء مصرف مواد مخدر
2- بروز اختلالات رواني و مشكلات رواني – اجتماعي
3- خودكشي در نوجوانان و جوانان
4- رفتارهاي خشونتآميز
5- شيوع ايدز
6- بيبند و باري جنسي
7- افت و كاهش عملكرد تحصيلي
مهارتهاي 10 گانه زندگي عبارتند از:
خودآگاهي - روابط بين فردي -ارتباط -تفكر نقادانه -تفكر خلاق -تصميمگيري -حل مسئله - مقابله با فشار -مقابله با هيجانهاي ناخوشايند -همدلي